Language/Moroccan-arabic/Vocabulary/Emergencies-and-First-Aid/fa

از Polyglot Club WIKI
پرش به ناوبری پرش به جستجو
This lesson can still be improved. EDIT IT NOW! & become VIP
Rate this lesson:
0.00
(یک رای)

Morocco-flag-PolyglotClub.png
زبان عربی مغربیواژگاندوره ۰ تا A۱حوادث و اولین کمک‌ها

سطح ۱[ویرایش | ویرایش مبدأ]

معرفی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در این درس، شما واژگان و عبارات مربوط به حوادث و اولین کمک‌ها را خواهید آموخت.

سطح ۱[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سطح ۱[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژگان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این واژگان را یاد بگیرید:

  • تنفس
  • قلب
  • بیماری
  • جراحت
  • اورژانس
  • نجات
  • آمبولانس
  • بیمار
  • درد
  • خون
  • فشار خون
  • ترشح
  • بیهوشی
  • دارو
  • آسیب
  • بیمارستان
  • انعقاد
  • دم
  • فشار خون بالا
  • فشار خون پایین
  • اعتیاد به مواد مخدر
  • تشنج
  • آب‌سیاه
  • عفونت
  • ضربه
  • اسپری ضد عفونی کننده
  • پانسمان
  • گچ
  • بانداژ
  • قرص
  • سرطان
  • چشم‌پزشک
  • دندان‌پزشک
  • پزشک
  • پرستار
  • سم
  • تنفس مصنوعی
  • کمک‌های اولیه
  • دنده اول
  • دنده دوم
  • دنده سوم
  • دنده چهارم
  • ترمز
  • پایه
  • چرخ
  • چرخ دوچرخه
  • شمع
  • آتش نشانی
  • پلیس
  • محافظ امنیتی
  • اوراق هویت
  • کنترل ترافیک
  • نشان‌های راهنما
  • مسیر
  • تلفن اورژانس
  • عدم هوشیاری
  • بیماری قلبی
  • ضربه به سر
  • خونریزی شدید
  • آسیب به گوش
  • آسیب به چشم
  • سوزش در ناحیه شکمی
  • شکستگی
زبان عربی مغربی تلفظ ترجمه به فارسی
تنفس tanafos تنفس کردن
قلب qalb قلب
بیماری bimārī بیماری
جراحت jirāḥat جراحت
اورژانس awrjāns اورژانس
نجات najāt نجات
آمبولانس ambulāns آمبولانس
بیمار bimār بیمار
درد darad درد
خون xūn خون
فشار خون fashār-e xūn فشار خون
ترشح tarshaḥ ترشح
بیهوشی bīhūshī بیهوشی
دارو dārū دارو
آسیب āsīb آسیب
بیمارستان bimārestān بیمارستان
انعقاد inʿaqād انعقاد
دم dam دم
فشار خون بالا fashār-e xūn bālā فشار خون بالا
فشار خون پایین fashār-e xūn pāyīn فشار خون پایین
اعتیاد به مواد مخدر eʿtīd be mād-e makhddar اعتیاد به مواد مخدر
تشنج tashanju تشنج
آب‌سیاه āb-e siyāh آب‌سیاه
عفونت ʿafvūnat عفونت
ضربه zarbah ضربه
اسپری ضد عفونی کننده aspīrī-ye zed-e afvunī konande اسپری ضد عفونی کننده
پانسمان panesmān پانسمان
گچ gach گچ
بانداژ bandāzh بانداژ
قرص ghors قرص
سرطان sarṭān سرطان
چشم‌پزشک chashmpezeshk چشم‌پزشک
دندان‌پزشک dandānpezeshk دندان‌پزشک
پزشک pezeshk پزشک
پرستار parastār پرستار
سم sam سم
تنفس مصنوعی tanafos-e masnūʿī تنفس مصنوعی
کمک‌های اولیه komak-hā-ye avalī کمک‌های اولیه
دنده اول dande-ye avval دنده اول
دنده دوم dande-ye dovom دنده دوم
دنده سوم dande-ye sevom دنده سوم
دنده چهارم dande-ye chahārom دنده چهارم
ترمز tormoz ترمز
پایه pāyeh پایه
چرخ charx چرخ
چرخ دوچرخه charx-e ducharkhe چرخ دوچرخه
شمع shamʿ شمع
آتش نشانی ātashneshānī آتش نشانی
پلیس polīs پلیس
محافظ امنیتی mohāfazh-e amnīyatī محافظ امنیتی
اوراق هویت avrāq-e havīyat اوراق هویت
کنترل ترافیک kontrol-e tarāfīk کنترل ترافیک
نشان‌های راهنما neshān-hā-ye rāhnamā نشان‌های راهنما
مسیر masīr مسیر
تلفن اورژانس telefon-e awrjāns تلفن اورژانس
عدم هوشیاری adam-e hooshīyārī عدم هوشیاری
بیماری قلبی bimārī-e qalbī بیماری قلبی
ضربه به سر zarbe be sar ضربه به سر
خونریزی شدید xūn-rizī shadīd خونریزی شدید
آسیب به گوش āsīb-e gush آسیب به گوش
آسیب به چشم āsīb-e chashm آسیب به چشم
سوزش در ناحیه شکمی sozesh dar nāhiye-ye shakmī سوزش در ناحیه شکمی
شکستگی shakastegī شکستگی

سطح ۱[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عبارات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • کمک کنید! - Sadeh komak konid!
  • من به یک پزشک نیاز دارم. - Man be yek pezeshk niaz darom.
  • من به یک آمبولانس نیاز دارم. - Man be yek ambulans niaz darom.
  • آیا شما به اورژانس زنگ زدید؟ - Āyā shoma be awrjāns zang zadid?
  • بله، لطفاً فوراً بیایید. - Baleh, lotfan forā bīāyid.
  • من دیسک دارم. - Man disk dāram.
  • من سردرد دارم. - Man sar-dard dāram.
  • من درد شکم دارم. - Man dard-e shakam dāram.
  • من دچار بیهوشی شدم. - Man dochār beihoushi shodam.
  • او دچار تشنج شد. - Ou dochār tashanj shod.
  • او به آب‌سیاه افتاد. - Ou be āb-e siyāh oftād.
  • او دچار عفونت شد. - Ou dochār efvonat shod.
  • او به سر زد. - Ou be sar zad.
  • او دچار خونریزی شد. - Ou dochār xūn-rizī shod.
  • او دچار سوزش در ناحیه شکمی شد. - Ou dochār sozesh dar nāhiye-ye shakmī shod.

سطح ۱[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تمرین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در اینجا چند جمله را به زبان عربی مغربی بنویسید و ترجمه آن‌ها به فارسی را بنویسید:

  • من به یک پزشک نیاز دارم.
  • من دچار تشنج شدم.
  • او به سر زد.
  • او دچار عفونت شد.
  • من دیسک دارم.

سطح ۱[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ویدیو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تماشای این ویدیو به شما کمک خواهد کرد تا واژگان و عبارات مربوط به حوادث و اولین کمک را به خوبی یاد بگیرید.

جدول فهرست - دوره آموزشی عربی مراکشی - از ۰ تا A1[ویرایش مبدأ]


مقدمه


تحیت و عبارات اساسی


اسم‌ها و ضمایر


غذا و نوشیدنی


فعل‌ها


خانه و خانه داری


صفت‌ها


سنت‌ها و رسوم


حروف اضافه


حمل‌ونقل


حالت فرمانی


خرید و مذاکره


جاذبه‌های تاریخی و مکان‌های برجسته


جملات وصفی


سلامتی و اورژانس


فعل مجهول


تفریح و سرگرمی


تعطیلات و جشن‌ها


لهجه‌های مناطق مختلف


گفتگوی غیرمستقیم


آب و هوا و اقلیم


دروس دیگر[ویرایش | ویرایش مبدأ]


Contributors

Maintenance script


Create a new Lesson